کیانا کیانا ، تا این لحظه: 9 سال و 21 روز سن داره
هانیههانیه، تا این لحظه: 21 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
وبلاگ من وبلاگ من ، تا این لحظه: 9 سال و 22 روز سن داره

ڪیانا جوטּ

مهمون های بانه ای

1394/6/13 10:45
نویسنده : هــانیهـ
365 بازدید
اشتراک گذاری

مهمون های  بانه ایمون 10 شهریور اومدن خونه مون و باهاشون به گردش رفتیم .

روز اول: به صحرا رفتیم و هوا خیلی گرم بود ناهارو خوردیم و دیگه وقت واسه عکس انداختن نداشتیم چون بابا تب شدیدی داشت بابا رو بردیم دکترو آمپول زدن  بهش بعد چند ساعت دیگه  بهتر شد .

روز دوم :ما به لونا پارک رفتیم  هواهم خیلی خوب بود آرام

کیانا هم خیلی خوشحال بود

 

 

ولی کم کم حوصلش داشت سر می رفت که اخمو شددلخور

 

 

اینم خواهر کیانا معصومه

معصومه

اینم آرش از مهمون بانه ایمون

 

 تقریبا ساعت 6 اینا بود که رفتیم بازار و شب به یه پارک دیگه رفتیم

کیانا هم سوار سرسره بادی شد

 

روز بعد می خواستیم بریم غار که دیگه نموندن چون کار داشتن

خلاصه خیلی بهمون خوش گذشت آرامبای بای

 
پسندها (5)

نظرات (11)

همراه رایانه
13 شهریور 94 22:02
همراه رایانه همراه رایانه یک مرکز پاسخگویی تلفنی (شبانه روزی) به مشکلات رایانه ای و موبایل می باشد. تماس از سراسر کشور با تلفن ثابت : 9099070345 اطلاعات بیشتر: http://www.poshtyban.ir
نیکـتـ♥ــا
22 شهریور 94 18:31
سـلـام خاله جونمـ من آپم خوشحال میشمـ بهم سر بزنیـد و با نظرات ارزشمـندتون مـنو خوشحال کنید! پس منتظرتـــون هستمـــــ *.¸.*´ ¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`• _____****__________**** ___***____***____***__ *** __***________****_______*** _***__________**_________*** _***____من آپم____________*** _***______مشتاق نیم نگاهی_*** __***_______هرچند گذرا____*** ___***_________________*** ____***______________ *** ______***___________*** ________***_______*** __________***___*** ____________***** _____________*** ______________*(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨ ¸.•*´¨)¸.•*´¨)¸.•*
رویــــا
24 شهریور 94 10:18
به به ایشالله همیشه روزتون به شادی و گردش بگذره عزیزمکیانا جونم هم ماشالله چقد بزرگ شده مامانی گلم...عزیزم اپم
مامان ایلیا
31 شهریور 94 16:24
سلام. الهی قربون این دختر خوشگل برم من. خدا حفظش کنه. هانیه جون دستت درد نکنه وبلاگ زیبائی واسس درست کردی. به عمو جون و زن عمو جون سلام برسون.
نسترن
26 مهر 94 12:02
خدامادرتوواسه شماوشماروواسه مادرت نگه داره عزیزم
مامانی
18 آبان 94 19:18
عزيزكم واي چه خوشمله اين خانووووووووم
فاطمه
2 آذر 94 16:18
ای جوونم چقدر ناره
فاطمه
2 آذر 94 16:19
وای خیلی خوردنی این بچه ادم دوس داره بخوردش
یگانه
9 آذر 94 21:06
عاشقتم کیانا.خیلی خوشملیییییییی.
【p】【a】【r】【y】【a】
16 دی 94 14:13
امواج، لنگه کفش کودکی را از او گرفت. او روی ساحل نوشت: " دریا، دزد کفشهای من" آنسو تر، مردی که از دریا ماهی گرفته بود، روی ماسه ها نوشت: "دریا سخاوتمندترین سفره ی هستی"......... موج دریا آمد و جملات را محو کرد و برای من تنها این پیام را باقی گذاشت: " برداشتهای دیگران در مورد خودت را در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی"
Beautifulkitty
1 اردیبهشت 95 20:00
سلام عزیز مرسی که به وبم اومدی ونظر گذاشتی اگه عکسای رمان رو پیدا کردم خبرت می کنم ... عکسایی که گذاشتی عالین ولی یه سوال اینجایی که تو این پست عکس انداختین تبریزه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ما هم فامیلامون تبریزه چن بار باهاشون اینور اونور رفیتیم
هــانیهـ
پاسخ
سلام نه عزیزم اینجا همدانه تبریز نیست