مهمون های بانه ای
مهمون های بانه ایمون 10 شهریور اومدن خونه مون و باهاشون به گردش رفتیم .
روز اول: به صحرا رفتیم و هوا خیلی گرم بود ناهارو خوردیم و دیگه وقت واسه عکس انداختن نداشتیم چون بابا تب شدیدی داشت بابا رو بردیم دکترو آمپول زدن بهش بعد چند ساعت دیگه بهتر شد .
روز دوم :ما به لونا پارک رفتیم هواهم خیلی خوب بود
کیانا هم خیلی خوشحال بود
ولی کم کم حوصلش داشت سر می رفت که اخمو شد
اینم خواهر کیانا معصومه
اینم آرش از مهمون بانه ایمون
تقریبا ساعت 6 اینا بود که رفتیم بازار و شب به یه پارک دیگه رفتیم
کیانا هم سوار سرسره بادی شد
روز بعد می خواستیم بریم غار که دیگه نموندن چون کار داشتن
خلاصه خیلی بهمون خوش گذشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی